بر اساس بررسی دهها مقاله علمی، اختلالات افسردگی و اضطراب در جهان طی دوره همهگیری کرونا در سال ۲۰۲۰، یکچهارم افزایش یافت. با این حال، اگرچه یک روند مشخصا منفی طی دوره همهگیری وجود داشته و کاهش سلامت روان اجتنابناپذیر بوده، تمامی افراد بهصورت یکسان از آن متاثر نشدهاند.
پژوهش سه محقق متخصص در حوزههای سلامت روان، سلامت جمعیت و اپیدمیولوژی در دانشگاه دانمارک جنوبی نشان میدهد که در تاثیر همهگیری کوویدـ۱۹ بر سلامت روان افراد، تفاوتهایی وجود دارد و سلامت برخی، طی این دوره، بهتر هم شده است.
پژوهشگران در دانشگاه دانمارک جنوبی، پرسشنامههای حدود ۴۲۰۰ شهروند در پاییز ۲۰۲۰ را بررسی کردند. مهم اینکه که همین افراد پیشتر نیز در نظرسنجی مشابهی در پاییز ۲۰۱۹ شرکت کرده بودند. پس محققان موفق شدند که پاسخهای آنان را نیمسال بعد از آغاز همهگیری کرونا در دسامبر ۲۰۱۹، با جوابهای آنان درباره احوال روحیشان، پیش از آغاز این دوره، مقایسه کنند.
برای بیشتر افراد شرکتکننده وضعیت سلامت روان کاهش پیدا کرده بود و متوسط نمره شرکتکنندگان به سلامت روانشان -در یک طیف از ۷ تا ۳۵- از ۲۵/۵ به ۲۴/۶ رسیده بود. در عین حال، نسبت افرادی که درجات پایین سلامت روان را گزارش کرده بودند از ۱۶/۵ در سال ۲۰۱۹ به ۲۰/۱ درصد در سال ۲۰۲۰ رسید. کاهش سلامت روان در گروهها و جنسیتها مشابه بود.
اما مورد تعجبآور این بود که پژوهشگران در بین افرادی که بیماریهای طولانیمدت جسمی و روانی داشتند و همینطور افرادی که پیش از آغاز همهگیری به افسردگی مبتلا بودند، کاهش سلامت روان مشاهده نکردند. در حقیقت، برای افرادی که پیشتر افسردگی داشتند، متوسط سلامت روان بهبود هم پیدا کرده بود و از ۱۸/۷ به ۱۹/۶ رسیده بود.
تغییرات ناشی از چه بود؟
احتمالا عوامل گوناگونی، همچون مشکلات اقتصادی، بودن در معرض اخبار بد بسیار مربوط به کرونا، کم شدن پیوندهای اجتماعی ناشی از قرنطینه، محدودیتهای سفر و بسته شدن مدارس و محلهای کار در کاهش کلی سلامت روان در افراد طی دوره کرونا موثر بوده است.
نتایج پژوهشگران تحقیق پیشرو، بهخصوص تاثیر کاهش پیوندهای اجتماعی بر تنزل سلامت روان را تایید کرد. احساس شرکتکنندگان درباره «نزدیکی به دیگر افراد» بهشکل قابلتوجهی بین سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ کاهش پیدا کرده بود.
ارتباط بین احساس پیوند اجتماعی و سلامت روان مایه تعجب نیست. محققان دانشگاه دانمارک جنوبی در یک پژوهش پیشین، دریافته بودند که تنهایی زیاد طی دوره همهگیری، با افزایش ۶ تا ۱۰ برابری حسوحال افسردگی، علایم اضطراب و اختلالات خواب مرتبط است.
همچنین باید ذکر کرد که در پاییز ۲۰۲۰ و در زمان انجام این پژوهش، محدودیتهای کمی اعمال شده بود و دوره سختترین مقررات مرتبط با کوویدـ۱۹ از جمله قرنطینه گذشته بود. با این حال نتایج تحقیق گویای اثرات منفی همهگیری بر سلامت بود که خود حاکی از آن است که سلامت روان عموم افراد، با لغو محدودیتها، بهسادگی و فوری، به حالت قبل بازنمیگردد.
در همین حال، متوسط سلامت روان برای افرادی که پیش از آغاز همهگیری افسردگی داشتند، بهبود پیدا کرد. این یافته ممکن است نامعقول به نظر برسد، اما دلایل بسیاری برای حال بهتر برخی افراد در این دوره وجود دارد؛ بحرانهای پیشین با کارکرد اجتماعی در بعضی مرتبط است. این میتواند به دلیل آن باشد که تجربه استرس، میتواند همکاری و اعتماد در این دسته از اشخاص را برانگیزد و احتمالا برای افراد مبتلا به افسردگی سودمند باشد.
بهعنوان مثال، برخی افراد افسرده ممکن است برای انتقال تجربیات مربوط به مقابله با افسردگی به دیگران، فرصتی یافته باشند و دیگران را در مواجهه با شرایط سخت حمایت کرده باشند که این به نوبه خود، میتوانسته برای سلامت روان این افراد مفید باشد. برخلاف دیگر اشخاص، این افراد بهدلیل داشتن تجربه زیستن با افسردگی و دوری از اجتماع، به اسباب کنار آمدن با قرنطینه و انزوای اجتماعی، مجهز بودهاند.
همچنین شواهدی غیرعلمی مبنی بر این وجود دارد که بهدلیل کاهش کلی سلامت روان، افراد افسرده بهتر از پس دوره همهگیری برآمدهاند، چون حس کردند کمتر مورد قضاوت و تحقیر قرار میگیرند. در حالی که اطرافیان آنان با تجربیات ناشی از اضطراب احساسی در واکنش به همهگیری دست و پنجه نرم میکردند. همچنین ممکن است افراد با وضعیت سلامت روان نامساعد، در این دوره کمتر احساس کرده باشند که در اقلیت قرار دارند.
دیگر اینکه ممکن است همهگیری، فشارهای اجتماعی و تماسهای ناخواسته با دیگر افراد را برای افراد افسرده کم کرده باشد و در عین حال، گذراندن زمان بیشتر با اعضای نزدیک خانواده سلامت روان آنها را بهبود بخشیده باشد.
با وجود همه این موارد، مطلب مهمی که باید ذکر شود این است که افرادی که پیش از کرونا مبتلا به افسردگی بودند، طی دوره همهگیری سلامت روان بیشتری از باقی افراد نداشتند؛ اما در مقایسه با احساسات پیش از دوره همهگیریشان، بهبود نسبی یافته بودند.
نتایجی متناقض با یافتههای تحقیقات پیشین؟
نتایج برخی تحقیقات پیشین حاکی از نزول شدیدتر سلامت روان عموم بیشتر از آنچه در پژوهش حاضر است. همچنین برخی یافتههای سابق نشان میدهد که افرادی که پیش از همهگیری کوویدـ۱۹ به افسردگی مبتلا بودند، طی این دوره احساسات بدتری داشتهاند. چنین یافتههایی ممکن است در تناقض با پژوهش حاضر به نظر آید.
با این حال، پژوهشهای پیشین، بر توانایی شرکتکنندگان برای یادآوری احساساتشان پیش از آغاز کرونا متکی بودند و دادههایشان را پس از آغاز همهگیری جمعآوری کردند؛ امری که ممکن است با تکیه به برآورد غیردقیق افراد برای یادآوری درباره اینکه پیش از آغاز همهگیری چه حسی داشتهاند، به بروز خطا بینجامد. این که پژوهشگران تحقیق حاضر قادر بودهاند نتایج دسته یکسانی از افراد را قبل از همهگیری با طی دوره همهگیری بررسی کنند، با حذف عامل خطازا، نتایج بسیار دقیقتری به دست میآورد.
در تحقیقات پیشین همچنین چندین کشور گوناگون مورد بررسی قرار داده شده، در حالی که پژوهش در دست، تنها بر دادههای دانمارک متکی است. پس تجربه دیگر افراد در دیگر کشورها، با خدمات درمانی و اجتماعی متفاوت، ممکن است متفاوت بوده باشد.
پژوهشگران هنوز نیازمند آناند که درک بهتری از نقش همهگیری بر کاهش سلامت روان عموم به دست بیاورند و از آن مهمتر شاید اینکه این امر، طی همهگیریهای آتی چگونه باید کاهش یابد. همهگیری کرونا همچنین فرصتی برای پژوهش درباره این است که چه چیزی بهصورت خاص طی این دوره برای افراد مبتلا به افسردگی تاثیرات مثبت در پی داشته است، تا بتوان زندگی این دسته افراد و بهبود آنان را پس از فروکش همهگیری فعلی، بهتر کرد.