کوویدـ۱۹ به اشکال گوناگون بلای جان کودکان شده است و زندگی آنان را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است.
جان سالم به در بردن اغلب کودکان از بزرگترین همهگیری قرن اخیر، به این معنا نیست که کودکان قربانی کرونا نبودهاند و نیستند. کانورسیشن به نوع خاصی از گفتار تبعیضآمیز که در دوره همهگیری پیرامون کودکان شکل گرفته است میپردازد.
در طی دوره کرونا، کودکان آماج زبانی خالی از انسانیت و سیاستهایی قرار گرفتهاند که نیازهای بزرگسالان را به احتیاجات آنان اولویت میدهد.
گرچه آثار طولانیمدت کوویدـ۱۹ بر کودکان شناختهشده نیست، اما پژوهشهایی که در ابتدای آغاز کوویدـ۱۹ در جهان انجام شد حاکی از آن بود که احتمال وخامت حال کودکان در اثر ابتلا به این بیماری، در مقایسه با بزرگسالان، بسیار کمتر است. اگر هم حرفی از بچهها به میان میآمد، آنان در نقش منتقلکننده ویروس به بزرگسالان ظاهر میشدند؛ چندی نگذشت که از کودکان با لفظ «ناقل» کرونا نام برده شد.
ناقل خواندن کودکان، دستمایه محدود کردن آزادی آنان شده است. در ایرلند، فروشگاهها از لفظ «ناقل بیماری» برای بچهها استفاده میکردند و با این عبارت خود را برای ممنوع کردن ورود آنان به مغازهها توجیه میکردند. یک پزشک کودکان گفته بود که «کودکان قربانی نیستند، ناقلاند» و از بزرگسالان خواسته بود تماسشان را با آنان محدود کنند.
کلمات مخرب
ناقل خطاب کردن کودکان، واژهای که معمولا برای حیوانات و انگل استفاده میشود، تحقیرآمیز است و بهندرت برای انسان از آن استفاده میشود. استفاده از این اصطلاح در بافت مذکور، بهمعنای برتری دادن به بزرگسالان و تشویق آنان به نگاه به کودکان در عصر همهگیری، صرفا در قامت ناقل بیماری به فرد بزرگسال است.
اما کودکان هم از رنج ناشی از اثرات منفی ابتلا به کرونا در امان نیستند؛ حتی اگر خود به این بیماری مبتلا نشوند. همهگیری تاثیر بسیار بر زندگی کودکان داشته باست. تعطیلی ستمه شدند ارس از آن جمله است؛ آن هم تا حدودی برای اینکه از شیوع ویروس در جماعت بزرگسال خودداری شود. اما تعطیلی مدارس بهبهای عواقب زیانبار برای کیفیت زیستی کودکان بوده است.
کودکان زمان ارزشمندی برای آموختن را از دست دادهاند که برای بسیاری از آنان، بهویژه برای آنانی که متعلق به قشر ضعیف جامعهاند، گران تمام شده است.
قرنطینه اغلب بهمعنای دسترسی نداشتن شاگردان به خدمات سلامت روان بوده و آن هم در حالی که کرونا مخصوصا بر سلامت کودکان تاثیرگذار بوده است.
تعطیلی مدارس ممکن است کودکان را در معرض خشونت بیشتر قرار داده باشد و در غیاب تغذیهای که معمولا مدرسه برایشان فراهم میکرد، به گرسنگی کشیدن آنان، دامن زده باشد.
روی هم رفته، تاثیر تعطیلی مدارس بر روی کودکان عظیم بوده است؛ با این حال اغلب از آنان با نام ناقلان بیماری و نه قربانیان همهگیری، یاد میشود. البته تعطیلی مدارس تنها سیاستی نیست که طی دوره همهگیری بهنام کودکان و بهکام بزرگسالان بوده است.
گروهی آسیبپذیر
تبعیض علیه کودکان هنگامی روی میدهد که آنان بهدلیل تفاوت سنی با بزرگسالان، مورد بیعدالتی قرار گیرند.
استفاده از زبانی که نشاندهنده احساسات منفی درباره کودکان است، بسیار فراتر از مورد همهگیری است. کودکان اغلب با نداشتن تواناییهای فرد بزرگسال شناخته شده و پایینتر از آنان انگاشته میشوند. یک نمونه رایج، استفاده از کلمه «بچگانه» برای توصیف رفتاری ناخوشایند است.
روا داشتن تبعیض در حق کودکان بهدلیل سن آنان، در کنار دیگر انواع تبعیض همچون تبعیض جنسیتی، نژادپرستی و تبعیض علیه افراد ناتوان، محرومیت برای کودکان آسیبپذیر را افزایش میدهد. صندوق کودکان سازمان ملل متحد، یونیسف، پیشتر درباره خطراتی که در طی دوران همهگیری و در غیاب ارائه مراقبت و خدمات، گریبانگیر کودکان معلول میشود هشدار داده است.
تبعیض علیه کودکان تاثیراتی پایدار بر آنان پس از پایان همهگیری خواهد داشت. اما کوویدـ۱۹ باید ما را وادارد تا با نظام پیشداوری و تبعیض نادیده، که اغلب در حق کوچکترین اعضای جامعه روا میشود، مقابله کنیم.