چگونه میشود به قلب مردم نفوذ کرد، ماند و اعتبار گرفت؟ فرمول نفوذ را پهلوانان به خوبی میدانند؛
«غلامرضا تختی»، در همان روزهایی که زیر یک خم میگرفت، به قلبها رسوخ کرد و شد «جهان پهلوان» معاصر ما که مرامش، هنوز که هنوز است بیتکرار مانده و اگر سال به سال در سالروز مرگش هم تکرار شود، باز ناگفته بسیار دارد.
شاید اگر علی حاتمی عمرش به دنیا بود و خودش «جهان پهلوان تختی» را تمام میکرد و فیلمش به دست دیگران نمیافتاد، جوری تعریف میکرد که میماند برای همیشه، که کلید قلب مردم را به دیگر هممسلکانش نشان میداد، دیگرانی که از روی همین تشک کشتی که خاکش را هزاران هزار کشتیگیر خوردهاند، به آلاف و الوفی رسیدند که آن سرش ناپیدا.
اما در این روزگار نهچندان روشنِ خاکستریِ متمایل به سیاهی بیانتها، قطع به یقین مردمان خوشبختی هستیم که جهانپهلوانی را به نظاره مینشینیم که مرامنامه پهلوانان را سرمه چشمانش کرده و غم مردم تهیدست گرفتار در فقر اهدایی حاکمانِ جور را به دوش میکشد تا لبخندی، حتی موقت و کمرنگ، بر لبان ولینعمتان دیگران بنشاند!
روایت سکنات جهانپهلوانی است که کودکان دورافتادهترین روستاهای سیستان و بلوچستان او را نه به عنوان قهرمان کشتی که در لباس فرشته نجاتی میشناسند که غمشان را میفهمد و دردشان را بهجان میخرد.
قهرمان المپیک، قهرمان ایرانیانی است بیشناسنامه. «رسول خادم» را اینروزها باید در دشتیاری سیستان و بلوچستان پیدا کرد، آنجا که سیل زندگیِ مختصرِ مردمِ کپرنشین و روستانشین را با خود برد.
او زودتر از صندوقهای انتخابات دستوری مجلس و همه امدادرسانان به کپرنشینان رسید: «رسول خادم، پرویز پرستویی و سوختبرها بیش از دولت به سیلزدگان سیستان و بلوچستان کمک کردند».
«آقا خادم» سالهاست به مردمی کمک میکند که سه وعده غذایی فقط یک خوراک دارند؛ «نان خالی».
رسول خادم و خیریهاش به ما میگویند هنوز میتوان نور امید را در تاریکی عمیق این روزها دید، مرام پهلوانان هنوز هم فراموش نشده، هنوز هم ورزشکارانی پیدا میشوند که پیشاپیش هرکسی، هر دولتی، هر حاکمی، کیلومترها پیش میروند و حسرت محبوبیت و جایگاهشان برای همه ریاکاران و مذبذبهایی میماند که کوس رسوایی چپاولگریشان حتی در یکی از مخوفترین سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی فعلی دنیا، گوش را کر میکند.
مرام، مسلک و عمل جهانپهلوان رسول خادم نشان داد، تراز مردم ایران، بسیار بالاتر از حلقه مدیران تراز جمهوری اسلامی است؛ جایی که شاید جهانپهلوان غلامرضا تختی ایستاده است.