مریم عباسی، مادر نفس حاجیشریف، دختری که ویدیو حمله خشونتآمیز گشت ارشاد به او و دوستش در تهران منتشر شد، میگوید به دلیل ضرب و شتم دخترش از ماموران شکایت کرد، اما بعد از دو ماه و نیم دادگاه برگزار نشده و فقط برای مامور زنی که گفت انگشتش در رفته جلسه دادرسی تشکیل دادند.
عباسی روز ۱۹ شهریور در گفتوگویی با روزنامه اعتماد ابعاد تازهای از پرونده و شرایط دخترش را شرح داد و گفت که او پس از این حادثه با مشکلاتی چون استرس و اضطراب مواجه شده است و آنقدر ترسیده که مدام از خانواده میخواهد از ایران مهاجرت کنند.
عباسی در شرح روایت خود از حمله خشونتآمیز ماموران گشت ارشاد به نفس و دوستش در تهران میگوید: «وقتی رسیدم، دیدم صورت دخترم زخمی و خونی است. گردنش کبود شده و جای چنگ در جایجای بدنش وجود دارد. لباسهایش پارهپاره شده و او برای اینکه پیراهنش نیفتد، آن را گره زده است. حیرتآور اینکه بدون روسری جلو آن همه مرد، بیحال نشسته بود.»
او همچنین به این نکته اشاره میکند که ماموران برای اینکه فیلمهای ون باعث محکومیت آنها نشود ابتدا نفس را در یک ون و سپس در خودرو دوم قرار دادند.
در مرداد امسال ویدیویی از برخورد خشن ماموران انتظامی با دو دختر نوجوان منتشر شد که مربوط به اول تیر بود.
روزنامه هممیهن نیز روز ۳۱ مرداد در گزارشی به شرح جزییات دستگیری نفس حاجیشریف و ضربوجرح او به دست ماموران گشت ارشاد در خیابان وطنپور تهران پرداخت.
نفس حاجیشریف به هممیهن گفت که آنقدر توی دهانش زده بودند که تا چند روز نمیتوانست غذا بخورد.
مادر او هم گفت یک مامور زن از نفس با عنوان «در رفتن انگشت» حین بازداشت شکایت کرده است.
مریم عباسی در گفتوگوی تازه خود با روزنامه اعتماد با بیان اینکه دو ماه و نیم است که خود و وکیلش در حال رفت و آمد هستند و تا کنون نتیجهای نگرفتهاند، گفت: «بعد از دو ماه و نیم، یک جلسه دادگاهمان برگزار نشده. اما یکی از ماموران خانم که نفس را گرفته، مدتها بعد ادعا کرده، انگشتش در رفته، بلافاصله برای او وقت دادرسی تشکیل دادهاند.»
عباسی با طرح این پرسش که «چطور ممکن است شکایت ما این همه مدت به جایی نرسد و بعد افرادی که بچه مرا کتک زدهاند بدون هیچ سند و مدرکی دادگاهشان برگزار شود» افزود: «البته من برای رد ادعای آنها سند و مدرک ارایه کردهام.»
مادر نفس با اشاره به بیپاسخ ماندن درخواست ارایه تصاویر ضبط شده دوربینها در خودرو ون پلیس گفت: «ما در تعجبیم که پلیس امنیت به دستور قضایی پاسخ نداده و حتی فیلمی که مامور انتظامی با هندیکم میگیرد و در فیلم مشخص است، را ارایه نمیکنند.»
او اضافه کرد: «من نمیدانم آیا تغییر خودروهای ون ارتباطی با ارایه فیلم دوربینها دارد یا نه؟ اما بین راه، نفس را از ون اول پیاده و سوار ون دوم کردند. چون اگر مسئولان قضایی، درخواست دوربین ون را کردند، دوربین ون دوم را ارایه کنند.»
به گفته عباسی، ماموران گشت ارشاد پس از بازداشت نفس و انتقال او به ون، او را تهدید با زندانی شدن خود و خانوادهاش کردهاند.
اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضاییه روز سهشنبه ۳۰ مرداد ، از «شناسایی و احضار ماموران حاضر در صحنه» خبر داد و گفت در این پرونده مجموعا هشت نفر احضار شدند، از آنان «بازجویی لازم» انجام گرفت و پرونده «در مرحله تکمیل تحقیقات» است.
پیش از این و در ۲۱ مرداد، احمدرضا رادان، فرمانده انتظامی کل کشور این دو دختر نوجوان را متهم به فحاشی به ماموران کرده و گفته بود آنها در برابر بازداشت مقاومت کردند.
مادر نفس در بخش دیگری از گفتوگوی خود با اعتماد میگوید: «از ابتدا با من برخورد نامناسبی نشد. شب اول وقتی بچه را میخواستند تحویل ما دهند، گفتند قاضی کشیک گفته اصل مدارک شناسایی شما و دخترتان باید پیش ما بماند. من احساس میکنم این کار را کردند تا ما نتوانیم بلافاصله به پزشکی قانونی برویم.»
عباسی با بیان اینکه یک هفته بعد اسناد آن در اختیار قاضی قرار داده اضافه کرد که شب اول ماموران پلیس از صورت و گردن دخترش عکاسی کردند و عکسها را دارند و میتوانند آنها را منتشر کنند.
رفتار خشونتآمیز ماموران گشت ارشاد جمهوری اسلامی با نفس و دوستش، یکی از آخرین نمونهها از برخوردهای گشت ارشاد با دختران و زنان ایران برای اعمال حجاب اجباری است.
آرزو بدری، زن ۳۱ ساله شامگاه اول مرداد امسال به دلیل حجاب در خودرو شخصی هدف گلوله پلیس قرار گرفت و به شدت مجروح شد.
آرمیتا گراوند، نوجوان ۱۶ ساله، نهم مهر ۱۴۰۲ به دلیل بر سر نداشتن مقنعه در ایستگاه مترو شهدای تهران با حمله ماموران حجاب مواجه شد و در نتیجه این حمله آسیب دید و به کما رفت.
او پس از ۲۸ روز بستری بودن در بیمارستان نظامی فجر، در ششم آبان جان باخت و نامش به عنوان یکی از قربانیان حجاب اجباری ثبت شد.
شهریور ۱۴۰۱ نیز مهسا ژینا امینی پس از بازداشت به دست عوامل گشت ارشاد جان باخت و قتل حکومتی او بزرگترین خیزش ایرانیان علیه جمهوری اسلامی را رقم رد.
جمهوری اسلامی با وجود این اعتراضات، محدودیتها و سرکوبها را علیه زنان افزایش داد.
در مقابل، زنان و دختران ایرانی همچنان مقاومت مدنی و مخالفت خود را ادامه میدهند.