رهبر جمهوری اسلامی با استفاده از آيات قرآنی سوره احزاب، واژه‌ای تازه برای خاموش کردن صدای منتقدان و بریدن زبان مخالفان ابداع کرد: «مرجفون». او منتقدانی را که به گفته او با انتشار اخبار و تحلیل و تفسیر، خلاف روایت حکومت عمل می کنند مرجفون نامید.

علاوه بر تهدید منتقدان به سرکوب و بازداشت، خامنه‌ای بار دیگر نوک حملات خود را به سمت فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نشانه گرفته است. او با حمله به افرادی که سیاست‌های جنگ‌طلبانه جمهوری اسلامی را نقد می‌کنند، به‌طور مستقیم به دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی دستور داده با منتقدان برخورد کنند و به بهانه «تامین امنیت روانی جامعه»، صدای انتقاد آنها را خفه کنند.

تنها ۲۴ ساعت پس از سخنرانی تهدیدآمیز خامنه‌ای، غلامحسین محسنی اژه‌ای، رییس قوه قضاییه، اعلام کرد که منتقدان بازداشت و محاکمه خواهند شد. این تهدیدات امر تازه‌ای نیست؛ جمهوری اسلامی از ابتدا بر سرکوب منتقدان اصرار داشته و همواره زبان مخالفان را با سرکوب، بازداشت و تهدید بسته است.

اکنون که جمهوری اسلامی پس از حملات اسرائیل تحت فشار قرار گرفته، حاکمیت به جای پاسخ‌گویی، خشم و ناکامی‌اش را بر سر مردم و منتقدان داخلی خالی می‌کند.

این روش سرکوب و تهدید منتقدان جدید نیست. در دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ نیز خامنه‌ای و فرماندهان سپاه از همین مسیر برای خاموش کردن صداهای مخالف بهره بردند. برای نمونه، در سال ۱۳۷۷، رحیم صفوی، فرمانده وقت سپاه، در یک سخنرانی تهدید کرد که «برخی را باید گردن بزنیم و برخی را زبانشان را قطع کنیم. زبان ما شمشیر ما است».

نتیجه چنین تهدیداتی، وقوع قتل‌های زنجیره‌ای از سوی باند سعید امامی و وزارت اطلاعات بود، که قربانیان آن افرادی مانند داریوش فروهر و پروانه اسکندری، محمد جعفر پوینده و محمد مختاری بودند.

در سال ۱۳۷۹، هنگامی که رسانه‌های چاپی نقش اصلی در خبررسانی داشتند، خامنه‌ای در یک سخنرانی مشابه، مطبوعات منتقد را «پایگاه دشمن» خواند و دستور تعطیلی آنها را صادر کرد. در کمتر از ۲۴ ساعت، قاضی سعید مرتضوی، معروف به «قصاب مطبوعات»، دستور توقیف ۱۶ روزنامه را صادر کرد که به توقیف فله‌ای مطبوعات شهرت یافت.

اکنون نیز همان نگاه ۲۴ سال پیش تکرار شده است؛ فقط این بار جای مطبوعات را فضای مجازی گرفته و به جای روزنامه‌نگاران، فعالان فضای مجازی هدف قرار گرفته‌اند. خامنه‌ای که روزگاری دستور تعطیلی مطبوعات را می‌داد، حالا به‌دنبال فیلتر کردن بیشتر شبکه‌های اجتماعی و مقابله با فعالان فضای مجازی است، اما بستن فضای مجازی به سادگی بستن روزنامه‌ها نیست.

همان‌طور که خود خامنه‌ای گفته است: «خدای جمهوری اسلامی همان خدای دهه ۶۰ است»، اما مردم و دنیای امروز اجازه نمی‌دهند که حاکمیت به شیوه‌های دهه ۶۰ عمل کند.

سیاست بستن دهان منتقدان در گذشته نه تنها موفق نبود، بلکه نتیجه معکوس داشت؛ سرکوب‌ها باعث شد که منتقدان به مخالفان و مخالفان به مخالفان سرسخت‌تر تبدیل شوند.

نسل جدیدی از منتقدان، جسورتر و بی‌پرواتر از گذشته، اکنون در فضای مجازی حضور دارند و هیچ حریمی برای رهبر و حکومت قائل نیستند.

نتیجه سیاست سرکوب در دهه‌های گذشته چه بوده است؟

گروهی از بهترین و با تجربه‌ترین روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی مجبور به مهاجرت شدند و مرجعیت رسانه‌ای از داخل کشور به خارج منتقل شد. رسانه‌های حکومتی بی‌اعتبارتر شدند و رسانه‌های خارج از کشور مرجعیت خبری بیشتری یافتند.

در کدام کشور دیگر، به جز حکومت‌های دیکتاتوری، چنین پدیده‌ای وجود دارد که بخش بزرگی از روزنامه‌نگارانش در خارج از کشور فعال باشند؟

خامنه‌ای و مسئولان جمهوری اسلامی باید دریافته باشند که این روش سرکوب، که پیش‌تر شکست خورده، در آینده نیز شکست خواهد خورد. با وجود تهدیدها و فیلترینگ، نقد و انتقاد ادامه خواهد داشت؛ روزی در مطبوعات و امروز در فضای مجازی.

اکنون مردم از مطالبات اصلاحی فراتر رفته و به این نتیجه رسیده‌اند که «کل نظام باید برود». این همان نتیجه سرکوب و بستن دهان منتقدان است.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

جهان‌نما
چشم‌انداز
اقتصاد و بازار
۲۴ با فرداد فرحزاد

شنیداری

پادکست‌ها